/محمدحسین جعفریان/
یکی از مشکلات مهم مدیریتی نظام، از آغاز انقلاب بویژه پس از دو سه سال نخست که عمده امور تثبیت شد، بیاعتنایی به سیاست توأمان تشویق و تنبیه در رتبهها و بخشهای مهم مدیریت کلان مملکت بود. اغلب این طور بود که اگر کسی وظیفهاش را در پستی که داشت بخوبی انجام میداد، تشویق میشد و مدیر ماندگار و سکه و تشویقنامه و بزرگداشت و غیره به او تعلق میگرفت و برعکس اگر کسی در سمتش کج دستی میکرد، یا نالایق بود و خویشاوند سالار و رانتخوار و غیره، تعقیب و تنبیه نمیشد. اینها تنبیه نمیشدند که هیچ، بلکه پیش نمیآمد که گند مدیری در پستی سبب شود دیگر به او پست ندهند. بلکه این نالایقان شبکهای از ارتباطات را خلق کرده بودند که اگر هم جایی را با مدیریتشان به فساد و نابودی میکشاندند و از آنجا کنار گذاشته میشدند، بلافاصله پستهای مختلف دیگر بود که قادر بودند هر کدام را که میخواهند انتخاب کنند و مشغول شوند و البته اینها هم در روز مبادا، برای دوستان تلافی میکردند. نتیجه این میشد که قشر نخبه و توانمند و جوان همیشه در حاشیه میماند و از آن سو عامل اشتباهات بزرگ و پرهزینه هیچ گاه معلوم نمیشد و کسی سردرنمیآورد خلاصه کدام وزیر مثلاً در فلان وزارتخانه مسئولیت فلان فاجعه بوده و از همین رو ما با وجود اشتباهات فراوان و سنگین مدیریتی، پرونده تنبیهی مدیران ارشد بسیار کم داشتهایم و اغلب عاملان آن فجایع اکنون خود در رأس مراکزی دیگرند و بنابراین ضربالمثل بامزهای ملت ساختهاند که مدیران در جمهوری اسلامی نظیر انرژی میمانند. از بین نمیروند. تنها از شکلی به شکلی دیگر تغییر شکل پیدا میکنند. البته این ماجرا استثنائاتی هم دارد و این روزها با آمدن آقای رئیسی و اظهارات سراسر امید ایشان، مردم بسیار دل بستهاند تا رویه ناسالم پیشین تصحیح شده و بخش تنبیهی مدیران ویرانگر و نالایق و خویشاوند سالار و رانتخوار و...، هر چقدر هم ارشد باشند، فعال شود.
باری این مقدمه طولانی را نوشتم تا باز نظیر اغلب مطالب رسانهها در این ایام، برگردم به بحث تأسفبار سیل! رئیس کمیسیون انرژی مجلس صراحتاً اعلام کرده، دو ماه پیشتر به وزارت نیرو اعلام خطر شده و حتی نامهای مبنی بر وقوع سیل و اتفاقات ناگوار خطاب به رئیس جمهور نوشته شده که ایشان آن را به وزیر نیرو ارجاع دادهاند و او هم بدون هیچ اقدامی ذیل آن نوشته ملاحظه شد و احتمالاً حالا دارد ملاحظه میکند! یا در همین ستون نوشتم که یکی از علل عدم اعتماد مردم به هشدارهای دولت برای تخلیه منازل با وجود تأکید دولت حتی بر پرداخت خسارات آنها این بود که به ملت هنوز خسارات سیل سال 1395 پرداخت نشده بود. حالا رسانهای از قول معاون پارلمانی رئیس جمهور خبر زده که جناب روحانی به خاطر اجرایی نشدن مطالبات سیل سال 95 خوزستان برافروخته شده و دستور پرداخت فوری این مطالبات را داده است. عرض صاحب این قلم آن است که آیا فردا این وزیر «ملاحظه شد» حداکثر میرود در یک سازمان و وزارتخانه دیگر وزیر میشود، نظیر آن وزیری که بنا بود استیضاح شود و به وزارتی دیگر رفت و انگار قصه حل شد؟ یا نه به خاطر این بیلیاقتی بزرگ محاکمه خواهد شد؟ و در موارد مشابه و با مدیران مشابه چه رفتاری خواهد شد؟ چرا رئیس جمهور از عدم اجرای فرمانی که خودش داده، سه سال بعد مطلع شده و آیا مدیرانی در این سطح فقط فرمان میدهند و پی نمیگیرند که آنچه خواستهاند انجام شده یا نه؟
نظر شما